انجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعیمدیریت نوآوری2322-53865220160901The Impact of External Contextual Factors on Open Innovation Adoption with an Emphasis on Sectorial Characteristics: Evidences from Iran's Advanced Materials Firmsتأثیر عوامل زمینهای بیرونی بر اتخاذ نوآوری باز با تأکید بر ویژگیهای بخش: شواهدی از شرکتهای بخش مواد پیشرفته در ایران13140457FAجواد مشایخدانشجوی دکتری مدیریت فناوری دانشگاه علامه طباطبائی و پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری0000-0002-1061-0043سید حبیباله طباطبائیاندانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائیمقصود امیریاستاد گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائیمحمود مهرداد شکریهاستاد گروه طراحی کاربردی، دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه علم و صنعت ایرانJournal Article20160818Over the past decade, open innovation has been of interest to several researchers as one of the innovation management theories. These researchers believe that the adoption and efficacy of this approach are influenced by different internal and external contingencies to firms. Sector or industry contextual properties and institutional environment conditions are among those external contingencies affecting open innovation in firms. Advanced materials sector, as a pillar of knowledge-based economy, has been less studied by innovation management scholars. In addition, a review of the literature indicates a lack of in-depth research on the adoption and efficacy of open innovation in the context of developing countries, especially in Iran. Having identified these research gaps, this study uses qualitative approach based on multiple case studies to examine open innovation among advanced materials firms in Iran. The results of this study confirms the prevalence of open innovation among the firms in this sector, reflecting the dominance of inbound open innovation strategy using financial and non-financial methods. The studied firms use open innovation strategies to overcome both technical and market challenges. Although they face several challenges in their open innovation practices, the expansion of higher education and research, and the spread of the internet are among the factors facilitating the adoption of open innovation among Iranian firms.طی دهه گذشته نوآوری باز بهعنوان یکی از نظریات حوزه مدیریت نوآوری، مورد توجه محققان قرار گرفته است. پژوهشگران معتقدند اتخاذ و کارایی این رویکرد، تحت تأثیر اقتضائات مختلف درونبنگاهی و برونبنگاهی قرار دارد. شرایط زمینهای صنعت یا بخشی که بنگاهها در آن فعالیت میکنند و نیز شرایط محیط نهادی، از جمله اقتضائات برونبنگاهی مؤثر بر نوآوری باز به شمار میآیند. بخش مواد پیشرفته بهعنوان یکی از ارکان اقتصاد دانشبنیان کمتر مورد توجه محققان حوزه مدیریت نوآوری قرار داشته است. به علاوه، بررسی ادبیات نشاندهنده فقدان پژوهشهای عمیق در رابطه با اتخاذ و کارایی نوآوری باز در بافتار کشورهای درحال توسعه به ویژه ایران است. با شناسایی این شکاف مطالعاتی، پژوهش حاضر با رویکردی کیفی مبتنی بر استراتژی مطالعه چندموردی، به بررسی نوآوری باز در میان بنگاههای بخش مواد پیشرفته در ایران پرداخته است. نتایج این پژوهش با تأیید رواج نوآوری باز در میان بنگاههای این بخش، نشاندهنده غلبه راهبرد نوآوری باز به درون با استفاده از روشهای مالی و غیرمالی است. بنگاههای مورد مطالعه، از راهبردهای نوآوری باز برای فائق آمدن بر هر دو دسته چالشهای فنی و بازار بهره جستهاند. اگرچه بنگاههای مورد مطالعه در اتخاذ رویکرد نوآوری باز با چالشهای مختلفی روبرو بودهاند؛ اما دو عامل گسترش آموزش عالی و تحقیقات و نیز رواج اینترنت از جمله عوامل تسهیلکننده اتخاذ نوآوری باز در میان شرکتهای ایرانی هستند.https://www.nowavari.ir/article_40457_d24b723e7e493618f127b22962c8fd5d.pdfانجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعیمدیریت نوآوری2322-53865220160901Collective Action and Institutional and Technological Change: A Case Study of Iran Bio-Pharmaceutical Industryحرکتهای «جمعی» و تغییرات نهاد و فناوری: بررسی شکل گیری بنگاه های علم محور در صنعت زیستداروی ایران335838885FAروح الله حمیدی مطلقدانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف؛ پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریفمحمدتقی عیساییدانشیار - دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریفمحمد یمینمدرسه کسب و کار دانشگاه منچسترعلی باباییدانشکدۀ مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف؛ پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریفعلی کرمانشاهاستادیار - دانشکدۀ مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریفJournal Article20160604There is a wide range of evidence emphasizing the role of collective action in the process of institutional change. Collective collaboration as well as individualistic profit-seeking activities of entrepreneurs are two complementary wings of institutional and technical change in innovation systems. In this paper, based on empirical evidence from Iran bio-pharmaceutical sector, we develop a framework to link the institutional change of innovation systems to practices and institutional entrepreneurs (IEs). Then we use the framework to see to what extent IEs' practices are collective. We analyze institutional change as a shift from supplier-dominated governmental firms to science-based private firms. After that, we analyze four practices as mainly influential practices with institutional change effects, and finally we elaborate on IEs who are actively involved in directing the practices. Our analysis shows that in all the practices, collective action has been influential. We also find that there is a network of entrepreneurs involved in all the practices. These IEs are from both governmental and non-governmental organizations and play formal as well as informal roles in directing the practices. Our analysis criticizes both government-centric and individualistic views of institutional and technical change in catching up on innovation systems.شواهد متعددی در مورد تاثیر حرکتهای جمعی بر تحولات نهادی-فناورانة صنایع وجود دارد. با این حال، تاکنون پژوهشهای «نظاممند» اندکی توانستهاند «تنوع و میزان» حرکتهای جمعی در این تغییرات را توضیح دهند. پژوهش حاضر ضمن ارائه چارچوبی برای تحلیل «نظاممندِ» تنوع و میزان فعالیتهای جمعی در شکلگیری بنگاههای علممحور زیستدارو، به عنوان مهمترین تغییر نهادی در صنعت زیستداروی ایران، میزان جمعی بودن فعالیت «کارآفرینان نهادی» در طیف متنوعی از اقدامات نهادی مورد بررسی قرار داد و تلاش کرد به این سوال پاسخ دهد که تا چه حد تغییر قاعده بازی برای حرکت از صنایع سنتی به سمت صنایع دارای قابلیت نوآورانه متاثر از حرکتهای جمعی است.<br /> این مقاله از نوع کیفی است و دادههای آن بر اساس مصاحبه هدفمند با 57 نفر از افراد تاثیرگذار در این صنعت گردآوری شدند. نتایج پژوهش، از طریق تحلیل زمینه و کدگذاری یافتهها بدست آمدند. صنعت داروسازی ایران، صنعتی است که در تجاریسازی «زیستشبیهداروها» موفقیت چشمگیری داشته است. این موفقیت، بیش از هر چیز نتیجة وقوع یک تغییر نهادی قابل توجه، از «شرکتهای تامینمحور دولتی» به سمت «شرکتهای علممحور خصوصی» بوده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که در پسِ شکلگیریِ این بنگاههای علممحور، چهار اقدام نهادی مهم وجود دارد و شبکهای از افراد و کنشگران کلیدی (کارآفرینان نهادی) از بخشهای خصوصی و دولتی و به صورت رسمی یا غیررسمی در تحقق تکتک این کارنهادها حضور داشتهاند و هیچیک از اقدامات نهادی بررسی شده به تنهایی از سوی کارآفرینان نهادی یک بخش توسعه نیافتهاند.https://www.nowavari.ir/article_38885_9bde542c38838516ccf91c0ff4ca4e45.pdfانجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعیمدیریت نوآوری2322-53865220160901Designing an Institutional Compatibility Ex-Ante Assessment Procedure for Science and Technology Policiesطراحی فرآیند ارزیابی پیشینی سازگاری نهادی سیاست های علم و فناوری598638498FAناصر نوروزیدانشگاه اصفهانشعبان الهیدانشگاه تربیت مدرسحجت اله حاجی حسینیسازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایرانعلیرضا حسن زادهتربیت مدرسJournal Article20160206It is essential to consider policy assessment in policy cycle. However, ex-ante evaluation has been rarely reviewed in the policy evaluation literature. In this paper, a five-phase process of ex-ante evaluation of science and technology policies in policy cycle using grounded theory is offered. For this purpose, through the literature review, ten keywords are searched for, and finally 50 selected texts are selected for open and axial coding. After that, by structured interviews with experts, the process of ex-ante evaluation of institutional compatibility is extracted. The first step of the process is classifying the policy options. In the second step, Crucial Institutional Aspects (CIA) are identified in the policy cycle context. By determining some indicators, the third step measures these CIAs. The forth step analyzes the policy impacts, and in the fifth, these analyses are used to modify policy instruments with regards to the target institutions. This suggested process is a new subject and provides a tool for policy makers to conduct ex-ante evaluation of policies.توجه به ارزیابی سیاستها در چرخه سیاستگذاری ضروری است، ولی ارزیابی پیشینی، در ادبیات ارزیابی سیاست، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، فرآیندی پنج مرحلهای برای ارزیابی پیشینی سیاستهای علموفناوری در چرخه سیاست با استفاده از روش نظریهپردازی دادهبنیاد ارائه میشود. بدین منظور با بررسی ادبیات موضوع، بیش از ده کلید واژه، جستجو شد و در نهایت پس از انتخاب 50 متن منتخب، کدگذاریهای باز و محوری صورت گرفت و با استفاده از مصاحبههای هدفمند با خبرگان، فرآیند ارزیابی پیشینی سازگاری نهادی استخراج و تایید شد. در این فرآیند پیشنهادی، اولین مرحله، دستهبندی گزینههای سیاستی است. در مرحله دوم جنبههای مهم نهادی در بافت چرخه سیاست در سه گام فرمولهبندی، اجرا و ارزیابی شناسایی میگردند. مرحله سوم با تعیین شاخصهایی، این جنبههای مهم نهادی اندازهگیری میشوند. مرحله چهارم تحلیلهایی را از اثرات آتی سیاست ارائه میدهد و در مرحله پنجم، از این تحلیلها برای تصحیح ابزارهای سیاستی، متناسب با نهادهای هدف استفاده میشود. این فرآیند پیشنهادی، ابزاری است برای سیاستگذاران که با پیروی از مراحل پیشنهادی آن، توانایی ارزیابی پیشینی سیاستها را داشته باشند.https://www.nowavari.ir/article_38498_43469fbb74235cbbfbe667a0f295e676.pdfانجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعیمدیریت نوآوری2322-53865220160901Ranking Venture Capital Business Plans by Data Envelopment Analysis Method: A Case Study of an Iranian venture capital companyرتبه بندی طرح های کسب وکار سرمایه گذاری خطرپذیر با روش تحلیل پوششی داده ها- مورد مطالعه: یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر ایرانی8710841314FAسامان احسنی زاددانشگاه علم و صنعت ایرانمیرسامان پیشواییدانشگاه علم و صنعت0000-0001-6389-6308امیر علی کریمیدانشگاه علم و صنعت ایرانJournal Article20160216<strong>of Hatef Company</strong> <br />Evaluation in venture capital industry is one of the most challenging issues from practitioners' and researchers' points of view. Limited time of evaluation, lack of financial data especially from ventures, heuristics and biases in evaluating and some other issues differentiate venture capital evaluation process from other investment methods. Also the speed and accuracy of evaluation are two key success factors for venture capitalists. In this paper, we attempt to overcome some of evaluation challenges by using several mathematical methods including data envelopment analysis (DEA), cross efficiency and VIKOR through decreasing screening time, reducing biased effects and enabling group decision-making with variety of weights. This method does not need any weights as they are calculated within the model. For the purpose of this study, some interviews are conducted and domestic criteria are extracted. The performance of the proposed model is investigated with the aid of the Hatef Company case study. Thereafter, we present a group of domestic criteria, and a standard and mathematical method to support decision-making without any needs for criteria weights or normalization. The results derived from the model are similar to the experts' opinions about the best project, but there are not adequate data to compare the ranking of another project with the experts' opinions.ارزیابی در صنعت سرمایهگذاری ریسکپذیر یکی از موضوعات چالشی فعالان و محققان این حوزه است. زمان بسیار محدود ارزیابی، عدم وجود اطلاعات مورد نیاز برای امکانسنجی اقتصادی طرحهای سرمایهگذاری ریسکپذیر، خطاهای شناختی ارزیاب و ... همگی موجب شده تا ارزیابی طرحها در سرمایهگذاری ریسکپذیر از دیگر موارد مشابه مجزا گردد و دقت و سرعت در ارزیابی به یکی از مزیتهای سرمایهگذاران ریسکپذیر تبدیل شود. در این مقاله تلاش میشود تا با استفاده از روش ریاضی تحلیل پوششی دادهها، کارآیی متقاطع و روش تصمیمگیری ویکور، بخشی از مشکلات ارزیابی به وسیله کاهش زمان غربالگری، کاهش تأثیر سلیقه و تعصبات ارزیاب، فراهم کردن امکان تصمیمگیری گروهی، فراهم کردن امکان مقایسه تعداد زیاد گزینهها با در نظر گرفتن تعداد زیاد معیارها و وزن آنها، عدم نیاز به تعیین وزن معیارها تعدیل گردد. برای این منظور از طریق مصاحبه با فعالان داخلی سرمایهگذاری ریسکپذیر معیارهای بومی استخراج شدند و عملکرد مدل ریاضی پیشنهادی با پیادهسازی در شرکت سرمایهگذاری کارآفرینی هاتف و مقایسه با نظر خبرگان، بررسی گردید. مجموعه معیارهای بومی و همچنین ارائه روش ساده و کارآمد ریاضی تصمیمگیری، بدون نیاز به وزن معیارها و یکسان کردن بعد معیارها از جمله دستاوردهای این پژوهش میباشد. نتیجه بهدستآمده از مدل برای طرح رتبه اول با نظر ارزیابان شرکت برای اطلاق طرح نمونه به آن، همخوانی داشت البته اطلاعات کافی برای مقایسه رتبهبندی سایر طرحها با نظر کارشناسان در دست نبود.https://www.nowavari.ir/article_41314_6c8fcedbb3184cb32b725ec571bf6a68.pdfانجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعیمدیریت نوآوری2322-53865220160901A Model of Decision-Making for New Venture Creation: A Grounded Theory Approachالگویی برای تصمیمگیری ایجاد کسب و کار جدید با رویکرد نظریه دادهبنیاد10913438499FAمهدی زیوداردانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران0000-0003-3515-8249نرگس ایمانی پوردانشکده کارآفرینی دانشگاه تهرانکامبیز طالبیدانشکده کارآفرینی دانشگاه تهرانسید رسول حسینیدانشگاه فرهنگیانJournal Article20160817The decision-making process of entrepreneurs is not appropriately explicable by means of teleological approach. Through a non-teleological approach and employing a grounded theory research design, this study aims to explore a process of new venture creation decision-making in a sample of nascent entrepreneurs in Iranian high-tech businesses. The data collection is conducted through qualitative event-based interviews with 20 nascent entrepreneurs of the research theoretical sample. The analysis of the gathered data is done by three integrated procedures of open, axial and selective coding. The results determine six categories as the constituent elements of the studied process. These categories are "entrepreneur’s characteristics and background", "specific contextual conditions", "general contextual conditions", "entrepreneurial orientation and competency", "identification, evaluation and empowerment" and "venture creation decision". Propositions concerning the relationships between the categories lead to the development of a model of new venture creation decision-making in the sample. Moreover, the studied process is explained by the story line of the substantive grounded theory.اتخاذ رویکرد غایتگرا، امکان تبیین مناسب فرآیند تصمیمگیری کارآفرینان را فراهم نمیکند. این پژوهش در تلاش است، ضمن اتخاذ رویکرد غیرغایتگرا و در چارچوب طرح پژوهش کیفی نظریهپردازی دادهبنیاد، به واکاوی فرآیند تصمیمگیری ایجاد کسبوکار جدید، در نمونهای از کارآفرینان نوپای حوزه کسبوکارهای فناور پیشرفته (نانو و زیستفناوری) ایران بپردازد. گردآوری دادهها با استفاده از مصاحبههای کیفی با 20 کارآفرین نمونه نظری پژوهش انجام شد. تحلیل دادههای گردآوریشده، توسط سه رویه یکپارچه کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت. نتایج تحلیلها، 6 مقوله را بهعنوان عناصر تشکیلدهنده فرآیند مورد مطالعه، تعیین کرد. این مقولهها شامل «ویژگیها و پیشینه کارآفرین»، «شرایط خاص زمینهای»، «شرایط عمومی زمینهای»، «گرایش و شایستگی کارآفرینانه»، «شناسایی، ارزیابی و توانمندسازی»، و «تصمیم ایجاد کسبوکار» میباشند. گزارههای ناظر بر روابط میان مقولهها، امکان توسعه الگوی تصمیمگیری ایجاد کسبوکار جدید در نمونه کارآفرینان حوزه کسبوکارهای فناور پیشرفته ایران را فراهم میکند. همچنین، فرآیند مورد مطالعه، در قالب خط داستان نظریه دادهبنیاد، تبیین میگردد.https://www.nowavari.ir/article_38499_2058b0692f86494c7d57ac1204bcde0d.pdfانجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعیمدیریت نوآوری2322-53865220230611The Role of Technology Management Capability in Defense New Product Development Process (The Empirical Findings)نقش توانمندی مدیریت فناوری در فرآیند توسعه محصولات جدید دفاعی (یافته های تجربی)13516239221FAکیارش فرتاشدانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطبایی0000-0003-0883-7588مصطفی محسنی کیاسریپژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری و دانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه تهران0000-0001-7935-1759علی اصغر سعدآبادیدانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه تهرانJournal Article19700101The main purpose of defense new product development (NPD) process is to transform different ideas to a product or a system that fulfill some needs. NPD process consists of six phases: idea development; concept development; problem definition and planning; engineering and production design and development; validation; and pre-commercialization and market launch. In this paper, we discuss the role of technology management and its related capabilities in new defense products and systems acquisition process and in each of the six phases, and discuss the role of technology management and its important and essential tools in each phase. For understanding this relationship, after interviews with the experts of defense industries, first the tools associated with technology management used at different phases are identified, and then a Fuzzy seven-scaled questionnaire is designed for data gathering. The data are analyzed using Fuzzy Delphi Technique. The results show that technology management, as one of the most important tools in defense new products development process, is more influential in initial phases. As we go through the NPD process, the role of technology management becomes less influential. The role of technology management, as a supporting tool in NPD process, is significant, and in this paper we aim to comprehensively cover this role. Finally, by using Fuzzy logic 14 processes and 8 tools associated with technology management are identified and analyzed.هدف اصلی فرآیند توسعه محصولات جدید در صنایع دفاعی، تبدیل ایدهها و نیازهای مختلف به محصول یا سامانهای است که این نیاز را رفع نماید. فرآیند توسعه محصول جدید، شامل 6 مرحله اصلی است که عبارتند از: توسعه ایده، توسعه مفهوم، تعریف مساله و برنامهریزی، طراحی و توسعه مهندسی و تولید، اعتبارسنجی، پیشتجاریسازی و معرفی به بازار.<br /> در این مقاله، نقش مدیریت فناوری و توانمندیهای مرتبط با آن در فرآیند توسعه محصولات جدید دفاعی مورد بررسی قرار گرفته و در هر یک از مراحل ششگانه فرآیند یاد شده نقش مدیریت فناوری تببین گردیده و همچنین ابزارهای حوزه مدیریت فناوری مرتبط در هر یک از این 6 مرحله تشریح شده است. طی این پژوهش، پس از مصاحبه با خبرگان در سطح صنایع دفاعی، ابتدا ابزارهای مورد استفاده مرتبط با مدیریت فناوری در هر فاز شناساییشد و در ادامه با توزیع پرسشنامه 7 مقیاسی فازی دادهها جمعآوری گردید و در ادامه با کمک فن دلفی فازی تجزیهوتحلیل شد. بررسیهای انجامشده در سطح صنایع دفاعی نشان میدهد، مدیریت فناوری بهعنوان یکی از اصلیترین ابزارهای فرآیند توسعه محصول جدید، در فازهای اولیه توسعه بسیار پررنگ است و با حرکت به سمت فازهای پایانی، این تأثیرگذاری کمرنگتر میگردد. در پایان، 14 فرآیند و 8 ابزار مرتبط با مدیریت فناوری در فرآیند توسعه محصول جدید به کمک منطق فازی شناسایی و تحلیل گردید.https://www.nowavari.ir/article_39221_9f198311f7530758749e8fd105d7bd7e.pdf